حجت الاسلام پناهیان:مبارزه با نفس دائمی است و تا آخر عمر ادامه دارد.
* وقتی فهمیدیم که تحمل زجر و سختی در دنیا برای ما حتمی است، به این نتیجه میرسیم که باید این زجرها و رنجها را مدیریت کنیم، تا 1. در حد امکان مقدار رنجها را کاهش دهیم و 2. بهترین بهرهبرداری را از تحمل رنجها ببریم و 3. هدفی که برای این زجرها وجود دارد را محقق کنیم و «خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَه» نشویم. یعنی اینطور نباشد که زجرها را تحمل کنیم ولی بهرهای نبریم و در آخرت چیزی نصیبمان نشود. لذا خود ما در مقام مدیریت زجر باید برای مبارزه با هوای نفس خودمان برنامه داشته باشیم.
* برنامۀ مبارزه با هوای نفس و مدیریت کردن رنجها و سختیها، تنها مسیر زندگی انسان است. و مربوط به «تمام» مسیر زندگی، یعنی از ابتدا تا انتهای عمر انسان است. سایر مفاهیم، توصیهها و برنامهها، یا مقدمه است، یا اجزائش است یا نتیجۀ این مبارزه است.
* ایمان به ما انگیزۀ مبارزه با هوای نفس میدهد. هدف مبارزه با هوای نفس نیز، خوب بودن، رشد استعدادها، تعادل روحی و بسیاری فواید دنیوی و اخروی و مادی و معنوی است اما هدف عالیتر مبارزه با هوای نفس «کسب استعداد و آمادگی برای لقاء الله» است.
* بعضی از آدمهای مذهبی حاضرند شهوت و گناه را ترک کنند ولی حاضر نیستند در بلا و مصیبت صبر کنند. بعضیها نیز حاضر هستند در بلا صبر کنند ولی حاضر نیستند گناه را ترک کنند. در صورتی که این دو باید با هم باشد تا نتیجه بدهد. چون انسان با دو بال میتواند پرواز کند، یکی اینکه وقتی هوسی به سراغش آمد، آن را ترک کند و گناه را کنار بگذارد و دیگر اینکه وقتی بلایی بر سرش آمد صبر کند.
* از حاج آقای دولابی(ره) میپرسیدند که به ما دستور العمل بدهید، ایشان میفرمود که دستورالعمل نمیخواهد فقط «بروید و راضی باشید!» چون مردم معمولاً رضایت را کم دارند. همان کارهای خوبی که انجام میدهیم و مراقبتی که در ترک معصیت انجام میدهیم اگر با چاشنیِ «رضایت» همراه باشد، به ما کمک خواهد کرد با این دو بال بالاخره از زمین جدا شویم و پرواز را آغاز کنیم.
* صبر کردن در ناملایمات هم خودش مبارزه با هوای نفس است. گاهی اوقات همینکه آدم در مقابل سختیها و ناملایمات در دل خودش نِق نمیزند مبارزه با هوای نفس محسوب میشود. گاهی اوقات انسان مشکل دارد ولی باز هم پیش خودش و خدای خودش لبخند میزند و این هم مبارزه با هوای نفس محسوب میشود و رضایت خدا را به دنبال دارد. چون خدا میداند که بندهاش چقدر دارد رنج و سختی میکشد ولی علیرغم این رنجها باز هم به رضای خدا راضی است و شکر میکند.
*امام حسینعلیه السلام در سختترین بلاهای روز عاشورا و آن موقعی که علی اصغر علیه السلام بر روی دستهای حضرت جان میداد، خون علی اصغرش را به آسمان پرتاب میکرد و میفرمود: خدایا من این بلا را تحمل میکنم و راضی هستم (هونٌ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّه؛ لهوف/ص117) «راضِیَةً مَرْضِیَّةً» به این میگویند.
پی نوشت:
- متن کامل راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی